نمونههایی از سیره امام جواد علیهالسلام
عیادت
امام جواد علیهالسلام ، وقتی خبر بیماری کسی را میشنید، به عیادتش میشتافت و از او دلجویی میکرد. روزی امام جواد علیهالسلام به عیادت یکی از یاران خود رفت. وقتی در بالین او نشست، متوجه شد بیمار گریه میکند. حضرت فرمود: «ای بنده خدا! آیا از مرگ میترسی؟ اگر چرک و کثافات تو را فرا گرفته و موجب ناراحتی شود و جراحات و زخمهای پوستی در بدن به وجود آید و بدانی که شستشوی در حمام، همه ناراحتیها وامراض را از بین میبرد، آیا دوست داری وارد حمام شده و بدنت را بشویی و از زخمها و آلودگیها پاک شوی؟» بیمار مقداری آرام شد و رو به امام کرد و گفت: البته که دوست دارم. امام فرمودند: «مرگ برای مؤمن همانند حمامی است که انسان را از تمام رنجها و سختیها رهانیده و به سوی شادکامی میبرد». بیمار از کلام امام آرام گرفت و عافیت و نشاط پیدا کرده، نگرانیاش از بین رفت.
پرهیز از تجمل
غذای امام جواد علیهالسلام همانند جد بزرگوارش امیرمؤمنان علیهالسلام خیلی ساده و به دور از تشریفات بود. ایشان همانند تنگدستان جامعه غذا میخورد و با دیگران هم غذا میشد. امام جواد علیهالسلام از این که در کاخهای عباسیان به آسودگی و در رفاه زندگی کند و امور دینی شیعیان را به فراموشی بسپارد، راضی نبود و اگر شرایطی برای ترک اقامت در بغداد فراهم میشد، آن شهر را ترک میکرد. یکی از یاران امام میگوید: در بغداد بر امام جواد علیهالسلام وارد شدم و زندگی او را مشاهده نمودم. با خود گفتم: حال که امام به این زندگی مرفه رسیده، هرگز به مدینه باز نمیگردد. امام لحظهای سر به زیر افکند و آنگاه سر برداشت. دیدم رنگ چهره امام از اندوه زرد شده است. حضرت رو به من کرد و فرمود: ای حسین! نان جوین و نمک نیمکوب در حرم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بهتر از اینهاست. به همین دلیل امام در بغداد نماند و به همراه همسرش ام الفضل به مدینه بازگشت و تا سال 220 در مدینه بود.
هدیه دادن
هدیه دادن از آداب و رسوم زیبایی است که در اسلام نیز به آن سفارش شده و باعث ایجاد دوستی و از بین رفتن کینه وکدورت میشود. امامان معصوم نیز برای خشنود کردن دیگران، به آنان هدیه میدادند. هنگامی که امام جواد علیهالسلام از مدینه عازم عراق شد، خانواده خود را مورد لطف و مهربانی قرار داد. حضرت فرزند عزیزش امام هادی علیهالسلام را روی زانوهای خود نشاند و فرمود: فرزندم! چه چیزی دوست داری تا از عراق برایت هدیه بیاورم؟. امام هادی علیهالسلام فرمودند: دوست دارم برایم شمشیری برّان بیاوری. حضرت فرزند دیگرش موسی مبرقع را نیز مورد خطاب قرار داد و فرمود: تو چه میخواهی تا هنگام برگشتن برایت هدیه بیاورم. او جواب داد من دوست دارم برایم اسبی بیاوری.
نهی از منکر
در مجلس مأمون عباسی، شخصی آوازخوان و تارزن به نام «مُخارق» بود که ریش بلندی داشت. مأمون عباسی از اوخواست تا کاری کند امام جواد علیهالسلام از حالت معنوی بیرون آمده، قلب او به امور دنیا سرگرم شود. مخارق در مقابل امام جواد علیهالسلام نشست و شروع به آواز خوانی کرد. اهل مجلس اطراف او را گرفتند، ولی امام نهم توجهی نکرد. وقتی حضرت مشاهده نمود که آوازخوان از کار زشت خود دست برنمیدارد، فریادی کشید و فرمود: ای ریش بلند! از خدا بترس. مخارق از فریاد امام چنان وحشت زده شد که ساز و تار از دستش افتاد، دستش فلج شد و تا آخر عمر هم بهبودی نیافت. مأمون او را طلبید و ماجرا را پرسید. او گفت: هنگامی که امام جواد علیهالسلام بر سرم فریاد کشید، آن چنان وحشت زده شدم که هنوز هم ترس و وحشت تمام وجودم را فرا گرفته است.
بخشش در راه خدا، یکی از ویژگیهای بارز اهلبیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و آنان برای جلب رضایت پروردگار، کمکهای فراوانی به نیازمندان میکردند. نهمین پیشوای مسلمین حضرت جواد علیهالسلام نیز همانند اجداد بزرگوار خود به مستمندان کمک میکرد. برنامه عملی امام جواد علیهالسلام براساس نامهای بود که از طرف پدر بزرگوارش امام رضا علیهالسلام از خراسان برای ایشان فرستاده شده بود. امام رضا علیهالسلام در این نامه به فرزند عزیزش نوشت: «من به خاطر حقی که بر تو دارم، از تو میخواهم که هرگاه تصمیم به خارج شدن از منزل داری، از درِ بزرگ داخل و خارج شوی. هنگامی که سوار مرکب خود میشوی، همراه خود طلا و نقره بردارو هر کس از تو درخواست کمک نمود، به او نیکی کن...».
تشنه معرفت
حضرت عبدالعظیم حسنی، از شاگردان برجسته امام جواد علیهالسلام میگوید: به محضر مبارک امام جواد علیهالسلام رسیدم و از حضرت درخواست حدیثی نمودم که از پدران بزرگوارش نقل شده باشد. حضرت فرمودند جد بزرگوارم امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند: «تا وقتی مردم با هم تفاوت داشته باشند، در خیر و سعادت هستند و وقتی یکسان شدند هلاک میشوند». گفتم: ای فرزند رسول خدا! باز هم بفرمایید. فرمود: امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند: «اگر عیب شما بر دیگری آشکار شود، همدیگر را دفن نمیکنید». گفتم: باز هم بفرمایید. فرمود: امام علی علیهالسلام میفرماید: «همنشینی با اشرار و انسانهای بد، سبب بدگمانی به خوبان میشود». عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! باز هم بفرمایید. حضرت فرمودند: امیرمؤمنان فرموده است: «بدترین توشه برای سفر قیامت، ظلم و ستم کردن بر بندگان خداست». گفتم: باز هم بفرمایید. حضرت فرمودند: امیرمؤمنان علی علیهالسلام فرمود: «تدبیر و اندیشه قبل از اقدام به کار، تو را از پشیمانی حفظ میکند».
شریک جرم
ستم و تجاوز به حقوق دیگران، از گناهان بزرگی است که جز با بخشیدن صاحب حق، بخشیده نمیشود. در شرع مقدس اسلام مسئولیت و کیفر ظلم، افزون بر این که متوجه ظالم است، کسانی را هم که به طور غیر مستقیم با آن ظلم در ارتباط بودهاند در برمیگیرد. پیشوای نهم شیعیان امام جواد علیهالسلام در بیانی میفرماید: «کسی که به شخص ستمگر کمک کند یا به ستم کردن دیگران رضایت داده و خوشحال شود، در کیفر ستم مانند ستمکاران سهیم است».
پیام رستگاری
یکی از آرزوهای دیرینه جوامع بشری، سعادت و خوشبختی آنان در تمام زمینههای زندگی است. این امر، در جوامع اسلامی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و مسلمانان افزون بر نیکبختی دنیوی، خواهان سعادت اخروی و همنشینی با رهبران و اولیای الهی در جهان پس از مرگ هستند. برای رسیدن به این مقام والا، راهنماییهایی از بزرگان دین رسیده که عمل به آنها، ضامن نیک بختی و هم نشینی با اولیای الهی شمرده شده است. اسماعیل بن سهل میگوید: به امام جواد علیهالسلام نامه نوشته و از ایشان خواستم چیزی به من تعلیم دهد تا با عمل کردن به آن، در دنیا و آخرت همراه آنان باشم و از آنان جدا نشوم. حضرت در جواب نامه نوشتند: «سوره قدر را زیاد بخوان و لبهای خود را به استغفار و طلب آمرزش تازه کن».
امام جواد علیهالسلام همواره در خدمت مردم بود و از هدایت آنان غفلت نمیکرد. درِ خانه آن حضرت به روی تمام مردم باز بود و ایشان نیز به تمام درخواستهای آنان پاسخ میداد. روزی شخصی خدمت امام جواد علیهالسلام رسید و از حضرت درخواست نصیحت و موعظه نمود. امام رو به او کرد و فرمود: آیا گفته مرا قبول میکنی تا تو را نصیحت کنم؟ سؤال کننده گفت: آری، ای فرزند رسول خدا، امام فرمود: «صبر و تحمل را بالش خود قرار بده و با تنگدستی دست به گردن شو و آرزوها و درخواستهای نفسانی را ترک کن و با هوای نفس خود مخالفت نما. بدان که در حقیقت تو هیچگاه از نظر و نگاه خداوند دور نیستی و خدای متعال تمام کارهای تو را میبیند و به آنها بیناست. پس مواظب باش و دقت کن که چگونه با خدای خود معامله میکنی».
اهل معروف
ابوهاشم جعفری یکی از شاگردان بزرگ امام جواد علیهالسلام میگوید: روزی در نزد امام جواد علیهالسلام نشسته بودم. امام در ضمن بیانات خود فرمود: در بهشت، دری به نام «معروف» است که فقط اهل معروف و کارهای شایسته از آن در وارد میشوند. با شنیدن این کلام، در قلب خود خداوند را حمد و ستایش کردم و از این که میتوانم نیازهای مردم را برآورده کرده (و از اهل معروف باشم) خوشحال شدم. امام جواد علیهالسلام نگاهی به من کرد و فرمود: «ای اباهاشم! کسانی که در دنیا اهل معروف و کارهای نیک باشند، در آخرت هم اهل معروف هستند (و از همان در وارد بهشت میشوند). خداوند تو را از آنان قرار داده و مورد لطف و رحمت خود قرار دهد».
زینت
امام جواد علیهالسلام در بیانی کوتاه و جامع، زینتهای انسان را برشمرده و همگان را به زینت کردن خود به آنها توصیه میکردند. آن حضرت میفرماید: «پارسایی و عفت، زینت تنگدستی و شکر، زینت توانگری است. صبر و شکیبایی، زینت بلا و گرفتاری و تواضع و فروتنی، زینت حَسَب و نَسَب است. شیوایی و رسا بودن زینت کلام، و عدالت، زینت ایمان و وقار و آرامش، زینت عبادت است. فروتنی، زینت علم، ادب نیک، زینت عقل، و گشاده رویی، زینت حلم و بردباری است.ترک منت، زینت معروف، و خضوع و خشوع، زینت نماز و بذل و بخشش، زینت نفس آدمی است».
روزگار رهایی
ظهور وقیام امام زمان(عج) از اساسیترین پرسشها و دغدغههای شیعیان از دیر زمان بوده و هست. شاگردان و دوستداران اهل بیت در فرصتهای مناسب، درباره این رویداد بزرگ اسلامی از امام سؤال میکردند. روزی عبدالعظیم حسنی، شاگرد نمونه امام جواد علیهالسلام درباره امام زمان(عج) و ظهور ایشان سؤال کرد. امام در پاسخ او فرمود: «قائم ما، مهدی است که به امر خدا مردم را به دین خدا راهنمایی میکند. او سومین فرزند از نوادگان من است. خداوند کار ظهور او را در یک شب فراهم میکند و جهان را پر از عدل و داد کرده و زمین را از اهل کفر پاک میسازد. مهدی کسی است که انتظار ظهورش برای همگان واجب، و در هنگام غیبت، اطاعت از وی لازم است. اصحاب او به اندازه اصحاب بدر، 313 نفر هستند. قسم به خدا اگر از دنیا فقط یک روز بماند، آن روز آن قدر طولانی میشود که ایشان ظهور کرده و جهان را از عدل و داد پر کند».
انتخاب همسر
امروزه بالا رفتن سن ازدواج، یکی از مشکلات مهم و اساسی جوانان است. اگرچه این مسأله علل گوناگونی دارد، ولی انتخاب همسر مناسب، از عواملی است که فکر بیشتر خانوادهها را به خود مشغول کرده است. امام جواد علیهالسلام در پاسخ نامه ابراهیم محمد که درباره ازدواج دخترش از حضرت نظرخواهی کرده بود، معیار همسر نمونه را با استناد به روایت رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بیان کرده و میفرماید: ای ابراهیم! رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «اگر خواستگاری برای دختر شما آمد که اخلاق و دینداری او مورد رضایت شما بود، دختر خود را به او بدهید». پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم در ادامه این روایت، از بالا رفتن سن ازدواج به عنوان یک آفت اجتماعی یاد کرده و میفرماید: «اگر دختر خود را به همسر مناسب ندادید و پسر و دختر بزرگ شده و بدون همسر باقی بمانند، فتنه و فساد بزرگی دامنگیر جامعه خواهد شد».
پاداش محبت
محمد بن ولید کرمانی میگوید: از امام جواد علیهالسلام پرسیدم: برای دوستان و خدمتگزاران شما چه اجر و پاداشی است؟ حضرت فرمود: غلام امام صادق علیهالسلام روزی مشغول نگهداری مرکب امام بود که گروهی از اهل خراسان به دیدن امام صادق علیهالسلام آمدند. یکی از آنها به غلام گفت: از امام بخواه که مرا به جای تو به خدمتکاری قبول کند تا من غلام او باشم و در عوض تمام دارایی من مال تو باشد. غلام پذیرفت و نزد امام رفت و جریان را برای امام تعریف کرد. حضرت صادق علیهالسلام فرمود: اگر تو از خدمتگزاری ما سیر شدهای من قبول میکنم و چون مدت زیادی همراه ما بودی نخست نصیحتی میکنم، آن وقت اختیار با توست. بدان چون روز قیامت شود، رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله به خدا تمسک میجوید و امیرمؤمنان علیهالسلام به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم و امامان علیهمالسلام به امیرمؤمنان علیهالسلام و شیعیان و دوستداران ما به امامان علیهمالسلام متوسل شده و داخل جایگاه آنان میشوند. غلام از شنیدن این سخن، رو به حضرت کرد و گفت: در خدمت شما میمانم و آخرت را بر دنیا اختیار میکنم.
خشم زمین
علی بن مهزیار اهوازی، نماینده امام جواد علیهالسلام در اهواز و از خواص حضرت میگوید: در شهر اهواز فراوان زلزله میآمد تا جایی کهتصمیم گرفتم آن شهر را ترک کرده و به شهر دیگری نقل مکان کنم. اما قبل از آن که تصمیم خود را عملی کنم، موضوع را به وسیله نامه با امام جواد علیهالسلام در میان گذاشتم. آن حضرت درجواب نامه من نوشت «شهر خود را ترک نکنید، بلکه به مردم بگویید روز چهارشنبه، پنج شنبه وجمعه را روزه گرفته و غسل کنند و در روز جمعه با لباسهای پاک و تمیز، از شهر خارج شده و به دعا و نیایش با خداوند بپردازند تا خداوند بدین وسیله، بلای زلزله را از شما برطرف کند». علی بن مهزیار میگوید: ما دستورات حضرت را اجرا کردیم و زلزله آرام گرفت و زندگی مردم به حالت عادی برگشت».
خورشید زندگی
بکربن صالح از یاران امام رضا علیهالسلام و امام جواد علیهالسلام میگوید: دامادم در نامهای به ابوجعفر نوشت: پدری دارم که عقیده فاسدی داشته و با اهلبیت پیامبر دشمنی میورزد. او با من هم بدرفتاری کرده و مرا آزار و اذیت میدهد. ای مولای من! نخست از تو میخواهم برای توفیق من دعا کنی، و دوم اینکه نظر مبارک شما را در مورد پدرم بدانم؟ آیا علیه او افشاگری کرده و فساد عقیده او را به دیگران بگویم، یا این که با او مدارا کنم؟ امام جواد علیهالسلام در جواب نامه فرمودند: «شرح حال تو را فهمیدم. انشاءاللّه از دعا کردن در حق تو غفلت نمیکنم. بدان که مدارا کردن با پدرت برای تو بهتر است؛ زیرا بعد از هر مشکلی، گشایشی است. صبر و حوصله داشته باش که عافیت و خیر و پیروزی مخصوص پرهیزکاران است». بکر بن صالح میگوید: «طولی نکشید که خداوند قلب پدر دامادم را دگرگون کرد و از مخالفت با فرزند خویش و اهلبیت پیامبر دست برداشت».
منبع: سایت حوزه
کلمات کلیدی: